loading...
lovelorn
Arash بازدید : 2174 چهارشنبه 15 تیر 1390 نظرات (10)

دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد.
در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.
دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.
دختر در بیست و پنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس و داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد.
زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست… و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد.

ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.. شبی در باشگاهی، پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکی خود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت. پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظب خودتان باشید.
زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و ۲۰ درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟
پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد.
چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت.
مدتی بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش، پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن را برای من نگهدارید؟
پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.

مرد هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال استراحت بود که ناگهان نوه اش یک ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستاره چیست؟
مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این را از کجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتاب خانه پیدایش کردم.
پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟
پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟
کاغذ به زمین افتاد. رویش نوشته شده بود::

معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد.

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سحر در تاریخ 1392/08/26 و 19:55 دقیقه ارسال شده است

خیلی قشنگ بود

این نظر توسط سارااستقلالی_ساری در تاریخ 1392/06/20 و 16:16 دقیقه ارسال شده است

هعیییییییییییییییییییییییییییییییی روزگار............مرسی وبت قشنگه....

این نظر توسط سارااستقلالی_ساری در تاریخ 1392/06/20 و 16:15 دقیقه ارسال شده است

هعیییییییییییییییییییییییییییییییی روزگار............مرسی وبت قشنگه....

این نظر توسط سارااستقلالی_ساری در تاریخ 1392/06/20 و 16:13 دقیقه ارسال شده است

داستان خیلی قشنگی بود برای منی که دلم گرفتست....مرسی

این نظر توسط مونا در تاریخ 1391/10/04 و 18:09 دقیقه ارسال شده است

من خیلی دپرسم خراب فقط فقط ارزوم اینه که ی رشته ی خوب ی دانشگاه خوب امسال قبول شم از خدا خواستم که اگه قبول نمیشم سرطان بگیرم خسته شدم عجییب حوصله ی هیچ کسو نداارو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1

این نظر توسط آرش در تاریخ 1348/10/11 و 23:53 دقیقه ارسال شده است

سلام وب باحالي داري داستانتم خوندم جالب بود بازم بهت سر ميزنم

این نظر توسط dr.aryan در تاریخ 1348/10/11 و 17:33 دقیقه ارسال شده است

kheyli jaleb bood,man bade modatha upidam,omidvaram biyay bebini va khoshalam koni,sepas

این نظر توسط dr.aryan در تاریخ 1348/10/11 و 1:05 دقیقه ارسال شده است

upidam bad az modataaaaaaaa, ye sar bezan refigh ghadimi

این نظر توسط فرشته در تاریخ 1348/10/11 و 17:54 دقیقه ارسال شده است

داستان خيلي قشنگي بود دوسش داشتم
من چند تا از پستات رو خوندم
خوشم اومد
تولد عشقت هم مبارك
و
ديدم تو چند تا از پست تات نوشتي كه اون رفته
و واست دعا كنن ك برگرده
نميدونم الان عشقت رو داري يا نه اما
كاش ك داشته باشيش
و قشنگترين لحظه ها و قشنگترين حس ها رو كنار هم داشته باشين
من يه ادم ره گذرم ك به وبت سر زدم
فك نكن ك ميشناسمت نه اما وقتي مطلبات رو ميخوندم حسم گفت دوست داشتنت واقعي حس
موفق باشي

این نظر توسط فاطي جووووووووون در تاریخ 1348/10/11 و 18:28 دقیقه ارسال شده است

داستان خيلي زيبايي بود
وبلاگ خوبي هم داري
تولدشم مبارك


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام به همه ی دوستای گلم... امیدوارم از مطالبی که میزارم خوشتون بیاد. شما میتونین با نظرات خوبتون باعث دلگرمی من بشید تا مطالب بهتری بزارم پس لطفا بدون نظر نرییییییییییییییییییییییید!!!!!!!! راستی هرکی خواس تبادل لینک کنه بیاد توی نظرات بهم بگه... ممنون که بهم سر زدید...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    لینک دوستان
  • بی همتا
  • tiny girl
  • Any thing
  • dokhtari az jense shab
  • me&you
  • گاهی فراموش میکنم باید فراموشت کنم (rexina)
  • شادی جون
  • تنها
  • باران اشک
  • سلام غریبه
  • Kiss me
  • دروغ گفتی به چه قیمتی؟؟؟
  • نگاه خاموش
  • i technology
  • کلوپ دانلود
  • پسران بد و دختران خوب
  • تقدیم به بهترینم
  • یه عشق واقعی
  • everything envaded
  • شب های مهتابی
  • بیماری های قلبی
  • نگار خانووم
  • پارک حصیری
  • ایران باستان
  • pesarake-khaste
  • یکی شبیه من
  • مریم پاییزی
  • رها تر از رها
  • آسمان ابری2
  • آسمان ابری1
  • گفت و گوهای تنهایی
  • سکوت غم
  • lovely
  • دوست توهمی
  • الناز
  • تفریحی
  • Alone girl
  • عاشق 17 ساله
  • به سوی ساحلی دیگر
  • رویای خیس
  • online
  • درد را از هر سو نوشتم...درد بود
  • اییییییی،با ایران خود چه کرده ایم؟
  • از همه در بیا...بیا ببر
  • اینجا اول راهه...راهه عاشقی
  • دلتنگ
  • سکوت تنهایی
  • تنها عاشق دیوونه
  • من+تنهایی
  • irweb.tk
  • عشق و جنون
  • تنها و دل شكسته
  • خاطرات آلبالو خانومي
  • N&Pنوشي و پري
  • وقت بیکاری ...
  • عشق یعنی..........
  • ورودافراد خوشحال ممنوع
  • چهلمین غروب پاییزی
  • حرف عشق
  • عشق ما
  • عشق در کنار تو
  • love
  • در سایه سار تنهایی
  • www.lovelyelham.loxblog.com
  • new music.........
  • شمیم عشق
  • ::عشق یعنی یک بیابان فاصله::
  • قلب شکسته (وب جدید خودم)
  • پخش موزیک آنلاین
  • مجله اینترنتی دخترونه و پسرونه
  • بانک عکس ایرانیان
  • تقویم عشق
  • بی پایان
  • دانشجویان مدیریت پیام نور 88
  • دانلود سریال جدید
  • قیمت روز خودروی شما
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 132
  • کل نظرات : 598
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 49
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 90
  • بازدید ماه : 407
  • بازدید سال : 3,659
  • بازدید کلی : 115,025
  • کدهای اختصاصی
    اگه کسی دوست داره با من تبادل لینک کنه میتونه از طریق نظرات و یا آدرس ایمیلم بهم بگه اینم ایمیلم:lovelorn8900@yahoo.com